آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

شروع به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / 'shoroo /

beginning, start, commencement, outbreak, initiation, rise, outset, inception, dawn, onset

beginning

start

commencement

outbreak

initiation

rise

outset

inception

dawn

onset

آغاز، ابتدا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

شروع سال تحصیلی همیشه زمان مهیجی است.

The beginning of the school year is always an exciting time.

شروع رابطه‌مان سخت بود اما مسائلمان را با یکدیگر حل کرده‌ایم.

The beginning of our relationship was rocky, but we've worked through our issues.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شروع

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

سوال‌های رایج شروع

شروع به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «شروع» در زبان انگلیسی به start یا beginning ترجمه می‌شود.

شروع به معنای آغاز یک فرآیند، فعالیت یا رخداد جدید است که نقطه‌ی ابتدایی مسیر یا زمان وقوع آن را نشان می‌دهد. این کلمه بار معنایی مهمی دارد زیرا هر چیزی که آغاز می‌شود، فرصتی تازه برای رشد، تغییر و تجربه‌های نو ایجاد می‌کند. شروع می‌تواند اشاره به یک روز جدید، پروژه‌ای تازه، یا حتی لحظه‌ای که فرد تصمیم می‌گیرد مسیر زندگی خود را تغییر دهد داشته باشد. در واقع، شروع جرقه‌ی اولیه حرکت به سوی اهداف و آرزوهاست.

در زندگی روزمره، شروع‌ها همیشه همراه با هیجان، انگیزه و گاهی نگرانی و تردید هستند. وقتی چیزی را شروع می‌کنیم، وارد مرحله‌ای می‌شویم که از ایده به عمل تبدیل می‌شود و این نیازمند اراده، برنامه‌ریزی و گاهی عبور از موانع است. بسیاری معتقدند که شروع سخت‌ترین بخش هر کاری است زیرا نیاز به شکستن سکون، مقابله با ترس‌ها و ایجاد عادت‌های جدید دارد، اما همین شروع است که مسیر موفقیت را می‌سازد و به حرکت ادامه دادن معنا می‌بخشد.

شروع در ادبیات و فرهنگ نیز نماد تولد دوباره، فرصت‌های جدید و امید است. بسیاری از داستان‌ها و فیلم‌ها با لحظه‌ی شروع یک ماجراجویی یا تغییر بزرگ شکل می‌گیرند و این نقطه اغلب نقطه عطف داستان به شمار می‌آید. در فلسفه و روانشناسی، تأکید بر قدرت شروع مجدد و فرصت‌های بی‌پایان زندگی است که حتی پس از شکست یا پایان یک دوره، می‌توان دوباره راهی تازه پیش گرفت.

شروع نه تنها یک واژه ساده، بلکه مفهومی است که به زندگی معنا و جهت می‌دهد. این لحظه‌ی آغاز، دعوتی است برای حرکت کردن، یادگیری و تغییر. هر شروع، فرصتی است برای نوشتن فصل جدیدی از داستان زندگی، جایی که می‌توان انتخاب کرد چگونه باشیم و چه راهی را برگزینیم. به همین دلیل، شروع به خودی خود یک انگیزه قدرتمند و منبع انرژی است که انسان‌ها را به سوی آینده‌ای روشن‌تر سوق می‌دهد.

ارجاع به لغت شروع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شروع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شروع

لغات نزدیک شروع

پیشنهاد بهبود معانی