آخرین به‌روزرسانی:

شرور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sharoor /

wicked, restive, ruffianly, foul, baleful, hooligan, mischievous, outlaw, villain, iniquitous, sinister, mean

شریر، خبیث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

باید معلمی پیدا کنیم که این بچه‌های شرور را آدم کند.

We must find a teacher who can civilize these mischievous children.

نامادری شرور با سیندرلا خیلی بد رفتار می‌کرد.

The wicked stepmother treated Cinderella terribly.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شرور

  1. مترادف:
    بدجنس بدکار بدکردار خبیث سنگدل شریر شیطان ناتو
    متضاد:
    سلیم

ارجاع به لغت شرور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شرور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شرور

لغات نزدیک شرور

پیشنهاد بهبود معانی