کالبدشناسی temple
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شقیقهاش را ماساژ داد تا سردردش آرام شود.
She massaged her temple to ease the headache.
درد شدید شقیقهاش باعث شده بود چهرهاش در هم کشیده شود.
The sharp pain in his temple made him wince.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شقیقه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شقیقه