آخرین به‌روزرسانی:

شکست‌خورده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / shekastkhorde /

defeated, beaten, vanquished, conquered

مغلوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

شرایط صلح به آلمان شکست‌خورده تحمیل شد.

Peace terms were dictated to the defeated Germany.

ارتش شکست‌‌خورده بعد از شکست در نبرد با شرمساری عقب‌نشینی کرد.

The defeated army retreated in shame after losing the battle.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شکست‌خورده

  1. مترادف:
    ناکام
    متضاد:
    پیروز کامیاب
  1. مترادف:
    بازنده ناکامیاب ناموفق
  1. مترادف:
    مغلوب مقهور منهزم

ارجاع به لغت شکست‌خورده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شکست‌خورده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شکست‌خورده

لغات نزدیک شکست‌خورده

پیشنهاد بهبود معانی