غار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • مغار، حفره
  • فونتیک فارسی

    ghaar
  • اسم
    cave, cavern, den, grotto
    • - معتکف پیری که در غار زندگی می‌کرد و شب و روز عبادت می‌نمود.

    • - The old hermit who lived in a cave and prayed day and night.
    • - انسان‌های آغازین در غار زندگی می‌کردند.

    • - Primitive humans lived in caves.
  • برگ بو
  • فونتیک فارسی

    ghaar
  • اسم
    گیاه‌شناسی bay, bay tree, sweet, laurel
    • - غار حیاط سایه‌ای دلپذیر برای استراحت پدید آورده بود.

    • - The bay tree in the front yard provided a nice shady spot to rest.
    • - عطر خوش برگ بو

    • - fragrant scent of bay
  • زمین‌شناسی pothole

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد غار