آخرین به‌روزرسانی:

فدا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قربانی، نثار

فونتیک فارسی

fadaa
اسم

ransom, redemption, sacrifice, renunciation, devotion, relinquishment, ceding

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

باید بدون فدا کردن کیفیت تولید خود را افزایش دهیم.

We must increase production without sacrificing quality.

فدایت شوم.

May I be sacrificed for you.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فدا

  1. مترادف:
    برخی سربها قربان قربانی نثار

ارجاع به لغت فدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فدا

لغات نزدیک فدا

پیشنهاد بهبود معانی