ransom, redemption, sacrifice, renunciation, devotion, relinquishment, ceding
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید بدون فدا کردن کیفیت تولید خود را افزایش دهیم.
We must increase production without sacrificing quality.
فدایت شوم.
May I be sacrificed for you.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فدا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فدا