آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

فلسفه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / falsafe /

philosophy

philosophy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فلسفه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج فلسفه

فلسفه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «فلسفه» در زبان انگلیسی به Philosophy ترجمه می‌شود.

فلسفه دانشی است که به پرسش‌های بنیادین درباره‌ی هستی، شناخت، حقیقت، اخلاق، زیبایی و عقلانیت می‌پردازد. این واژه از ریشه‌ی یونانی philosophia به معنای «دوستداری دانایی» گرفته شده و از دیرباز به‌عنوان جست‌وجوی خردمندانه‌ی انسان برای فهم جهان و جایگاه خود در آن شناخته شده است. فلسفه نه یک دانش محدود، بلکه نگرشی ژرف است که تلاش می‌کند از سطح ظاهر پدیده‌ها عبور کرده و به لایه‌های عمیق‌تر واقعیت دست یابد.

در تاریخ اندیشه، فلسفه همواره نقشی اساسی در شکل‌دهی به فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ایفا کرده است. فیلسوفان یونان باستان مانند سقراط، افلاطون و ارسطو با طرح پرسش‌هایی درباره‌ی عدالت، حقیقت و ماهیت جهان، پایه‌های نخستین اندیشه‌ی فلسفی را بنا نهادند. از آن زمان تاکنون، فلسفه به‌طور مداوم دگرگون شده و با جریان‌های مختلفی چون فلسفه‌ی مدرسی، تجربه‌گرایی، ایده‌آلیسم، پدیدارشناسی و فلسفه‌ی تحلیلی ادامه یافته است. هر یک از این مکاتب، کوششی برای پاسخ‌گویی به پرسش‌هایی است که همواره ذهن بشر را درگیر کرده‌اند.

یکی از ویژگی‌های مهم فلسفه، گستردگی حوزه‌های آن است. فلسفه‌ی اخلاق به بررسی درست و نادرست، خیر و شر، و معیارهای ارزش‌گذاری می‌پردازد. فلسفه‌ی معرفت یا «اپیستمولوژی» ماهیت شناخت و حدود توانایی ذهن انسان را بررسی می‌کند. فلسفه‌ی ذهن، رابطه‌ی ذهن و بدن و ماهیت آگاهی را مورد بحث قرار می‌دهد. همچنین، فلسفه‌ی زبان، فلسفه‌ی علم، و فلسفه‌ی هنر هر یک بخشی از تلاش بشر برای فهم بهتر واقعیت‌های گوناگون جهان هستند. این تنوع نشان می‌دهد که فلسفه نه رشته‌ای محدود، بلکه بستری برای تأمل عمیق در همه‌ی جنبه‌های زندگی است.

فلسفه علاوه بر مباحث نظری، تأثیر عمیقی بر علوم، هنرها و حتی زندگی روزمره داشته است. بسیاری از علوم طبیعی از دل پرسش‌های فلسفی زاده شدند؛ برای مثال، فیزیک و زیست‌شناسی در ابتدا بخشی از فلسفه‌ی طبیعی محسوب می‌شدند. همچنین، اصول منطقی که در فلسفه پرورش یافتند، بعدها زیربنای ریاضیات و علوم رایانه شدند. حتی در عرصه‌های غیرعلمی، فلسفه نقش راهنما داشته است؛ زیرا بسیاری از ارزش‌ها، هنجارها و معیارهای اجتماعی از دل اندیشه‌های فیلسوفان شکل گرفته‌اند.

فلسفه در نهایت تلاشی است برای معنا بخشیدن به زندگی و یافتن راهی برای اندیشیدن ژرف‌تر. هرچند پرسش‌های فلسفی اغلب پاسخی قطعی و نهایی ندارند، اما همین پرسش‌گری مداوم است که اندیشه‌ی انسانی را پویا و خلاق نگاه می‌دارد. فیلسوفان بر این باورند که طرح پرسش، گاهی از یافتن پاسخ مهم‌تر است؛ زیرا پرسش درست می‌تواند دریچه‌ای تازه به جهان بگشاید. فلسفه را می‌توان سفر بی‌پایانی دانست که هر نسل از انسان‌ها به شیوه‌ی خود آن را ادامه می‌دهد تا به فهمی ژرف‌تر از خود و جهان پیرامون برسد.

ارجاع به لغت فلسفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فلسفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فلسفه

لغات نزدیک فلسفه

پیشنهاد بهبود معانی