آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

فهمیده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / fahmide /

having common sense, intelligent, sapient, wise, judicious, sensible, broad minded, clear headed, clear sighted

having common sense

intelligent

sapient

wise

judicious

sensible

broad minded

clear headed

clear sighted

عاقل، فهیم

او دانش‌آموزی فهمیده است که همیشه سوالات دقیق می‌پرسد.

She is an intelligent student who always asks thoughtful questions.

یک رهبر فهمیده قبل‌از اقدام با دقت گوش می‌دهد.

A sapient leader listens carefully before acting.

صفت
فونتیک فارسی / fahmide /

understood, comprehended

understood

comprehended

درک‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مفهوم بالاخره توسط همه در کلاس فهمیده شد.

The concept was finally understood by everyone in the class.

او قبل‌از شروع کار، دستورالعمل‌ها را کاملاً فهمیده بود.

She fully comprehended the instructions before starting the task.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فهمیده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت فهمیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فهمیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فهمیده

لغات نزدیک فهمیده

پیشنهاد بهبود معانی