sober, vigilant, alert, watchful, having one's senses about oneself, wary, aware
sober
vigilant
alert
watchful
having one's senses about oneself
wary
aware
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دلا گر خردمندی و هوشیار ...
if you are wise and sober, my heart ...
به اندازهی کافی هوشیار هستی که رانندگی کنی؟
Are you sober enough to drive?
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هوشیار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هوشیار