فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قسط به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عدل

فونتیک فارسی

ghest
اسم

parity, equality

دستیابی به قسط جنسیتی در محل کار برای عدالت ضروری است.

Achieving gender parity in the workplace is essential for fairness.

بسیاری از فعالان برای قسط نژادی در سرتاسر جهان مبارزه می‌کنند.

Many activists are fighting for racial equality across the globe.

قسمت

فونتیک فارسی

ghest
اسم

installment, repayment, payment, tranche

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سررسید قسط بعدی اول ماه است.

The next installment is due on the first of the month.

قسط آخر وام

the final tranche of the loan

گیاهی گل‌دار

فونتیک فارسی

ghost
اسم

گیاه‌شناسی custus

قسط در آب‌وهوای خشک و بیابانی رشد می‌کند.

The custus thrives in dry, arid climates.

گیاهان قسط به آب کمی نیاز دارند.

Custus plants require minimal watering.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قسط

  1. مترادف:
    دادگری داد عدل منصفت
  1. مترادف:
    بخش حصه قسمت

ارجاع به لغت قسط

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قسط» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قسط

لغات نزدیک قسط

پیشنهاد بهبود معانی