آخرین به‌روزرسانی:

لیس زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

لیسیدن

فونتیک فارسی

lis zadan
فعل متعدی

to lick

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آخرین قطره‌ی بستنی را لیس زد.

She licked the last drop of ice cream.

گربه پنجه‌اش را لیس زد.

The cat licked its paw.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت لیس زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لیس زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لیس زدن

لغات نزدیک لیس زدن

پیشنهاد بهبود معانی