جانورشناسی snake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من یک پوست مار پیدا کردم.
I found a snake molt.
چشمان مهرهمانند مار
the beady eyes of a snake
مار پوست میاندازد.
The snake casts its skin.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مار