آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ماندن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / maandan /

to remain, to be left, to stay, to last, to wear

to remain

to be left

to stay

to last

to wear

قدیمی abide

abide

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماندن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
اقامت گزیدن ماندگار شدن مقیم شدن
مترادف:
درجا زدن
مترادف:
انتظار کشیدن منتظرشدن
مترادف:
مترادف:
دوام آور

سوال‌های رایج ماندن

ماندن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ماندن» در زبان انگلیسی به stay ترجمه می‌شود.

ماندن یکی از مفاهیم بنیادی در تجربه‌ی انسانی است که به سکون، پایداری یا امتداد در یک وضعیت خاص اشاره دارد. این فعل در زبان فارسی دامنه‌ی معنایی گسترده‌ای دارد و می‌تواند هم به حضور فیزیکی در مکانی مشخص اشاره کند، و هم معنایی استعاری یا احساسی داشته باشد؛ مانند ماندن در یک رابطه، در یک خاطره یا حتی در ذهن کسی. واژه‌ی «stay» در زبان انگلیسی نیز چنین کاربردهای متنوعی دارد و معمولاً به باقی‌ماندن در مکان یا حالت فعلی اطلاق می‌شود.

در زندگی روزمره، ماندن می‌تواند نشانه‌ای از انتخاب، تمایل یا ضرورت باشد. گاهی افراد تصمیم می‌گیرند در یک موقعیت خاص بمانند؛ مثلاً در یک شهر، خانه یا شغل، زیرا به آن وابسته‌اند یا در آن احساس امنیت می‌کنند. گاهی هم ماندن از روی اجبار یا نبود گزینه‌ی بهتر رخ می‌دهد. در هر حال، ماندن صرفاً یک کنش فیزیکی نیست؛ بلکه می‌تواند حامل بارهای روانی، احساسی و گاه فلسفی باشد.

از دیدگاه روان‌شناسی، ماندن می‌تواند نشانه‌ای از تعهد یا ترس باشد. فردی که در یک رابطه‌ی فرساینده باقی می‌ماند ممکن است از تغییر بترسد، یا بالعکس، فردی که در کنار خانواده یا دوستانش می‌ماند، شاید از روی عشق و وفاداری این تصمیم را گرفته باشد. همین دوگانگی باعث می‌شود که ماندن همیشه با قضاوت ساده‌انگارانه همراه نباشد و نیاز به درک عمیق‌تری از موقعیت و انگیزه‌های فردی داشته باشد.

در حوزه‌ی ادبیات و هنر، ماندن بار معنایی عاطفی و گاه رمانتیک پیدا می‌کند. نویسندگان و شاعران، واژه‌ی ماندن را برای توصیف حس وفاداری، دلبستگی یا حتی جاودانگی به کار می‌برند. «کاش می‌ماندی» یا «یادت ماندنی‌ست» از جمله ترکیب‌هایی‌اند که نشان می‌دهند ماندن می‌تواند در سطحی فراتر از زمان و مکان معنا پیدا کند. در این معنا، ماندن به امری ذهنی یا روحی بدل می‌شود.

ماندن هم‌چون بسیاری از افعال پایه، بستری برای تصمیم‌گیری‌های مهم در زندگی است. انسان در لحظاتی سرنوشت‌ساز باید انتخاب کند که بماند یا برود، صبر کند یا اقدام کند، در وضعیت فعلی ادامه دهد یا تغییر ایجاد کند. «ماندن» مفهومی ساده اما پیچیده است که در لایه‌های مختلف زبان، فرهنگ، و تجربه‌ی انسانی معنا می‌یابد.

ارجاع به لغت ماندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماندن

لغات نزدیک ماندن

پیشنهاد بهبود معانی