عنصر شیمیایی copper, cuprum, cupr-, cupri-
copper
cuprum
cupr-
cupri-
مس رسانای خوبی است.
Copper is a good conductor.
ذخایری مانند زغال، نفت و مس
resources like coal, oil and copper
قدیمی touching, touch, feeling, feel
touching
touch
feeling
feel
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مس ملایم دستش به او آرامش داد.
The gentle touching of her hand comforted him.
من مَس این ماده را دوست دارم.
I like the feel of this material.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مس