آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴

    مسافر به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / mosaafer /

    traveler, passenger, wayfarer, peregrinator, commuter, pilgrim, tourist, tripper, voyager, journeyer, out-of-towner, peregrine

    traveler

    passenger

    wayfarer

    peregrinator

    commuter

    pilgrim

    tourist

    tripper

    voyager

    journeyer

    out-of-towner

    peregrine

    سفرکننده، سیاح، توریست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    یک قایق پر از مسافر

    a full boatload of passengers

    کشتی بیست خدمه و نود مسافر داشت.

    The ship carried a crew of twenty and ninety passengers.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    مسافر تنها

    a lone traveler

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مسافر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    سفرکننده
    مترادف:
    توریست جهانگرد سیاح مهاجر

    سوال‌های رایج مسافر

    مسافر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مسافر» در زبان انگلیسی به traveler (در انگلیسی آمریکایی) یا traveller (در انگلیسی بریتانیایی) ترجمه می‌شود.

    «مسافر» به فردی گفته می‌شود که برای مدتی از محل زندگی یا موقعیت فعلی خود دور شده و به مقصدی دیگر، موقتاً یا برای مدتی مشخص، حرکت می‌کند. هدف سفر می‌تواند بسیار متنوع باشد؛ از گردشگری و تفریح گرفته تا کار، تحصیل، درمان یا زیارت. مسافرت، چه در گذشته‌های دور با کاروان‌ها و کشتی‌ها انجام می‌شد و چه امروزه با هواپیما، قطار یا خودرو، همواره بخشی از زندگی انسان‌ها بوده و تجربه‌ای ارزشمند از مواجهه با فرهنگ‌ها، مناظر و موقعیت‌های تازه به شمار می‌رود.

    ویژگی مشترک همه‌ی مسافران، جست‌وجوی تغییر و تجربه‌ی محیطی متفاوت است. مسافر در جریان سفر، با چالش‌هایی همچون تطبیق با شرایط جدید، برقراری ارتباط با افراد ناآشنا، و گاه مدیریت فاصله از خانه یا خانواده مواجه می‌شود. این چالش‌ها در عین حال فرصت‌هایی برای رشد شخصی، افزایش استقلال، و گسترش دیدگاه فرد نسبت به جهان فراهم می‌کنند. تجربه‌ی سفر به بسیاری از افراد کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند، از روزمرگی فاصله بگیرند و با نگاهی نو به زندگی بازگردند.

    در ادبیات، هنر و حتی عرفان، مسافر اغلب نمادی از جوینده‌ی حقیقت، دانش، یا معنا معرفی می‌شود. این استعاره در بسیاری از آثار کلاسیک و مدرن دیده می‌شود، جایی که مسافرت نه‌فقط یک حرکت فیزیکی، بلکه سفری درونی برای کشف خود و جهان است. از «سفرنامه»های قدیمی گرفته تا رمان‌های معاصر، مسافر همواره شخصیتی کنجکاو، تحول‌پذیر و گاهی در جستجوی رهایی به تصویر کشیده می‌شود. همین نگاه باعث شده واژه‌ی «مسافر» بار معنایی عمیقی داشته باشد که فراتر از معنای ظاهری آن است.

    از نظر اجتماعی و اقتصادی، مسافران نقشی مهم در پویایی جوامع دارند. صنعت گردشگری، حمل‌ونقل، هتلداری، و بخش‌های مربوط به خدمات شهری تا حد زیادی به حضور و جابه‌جایی مسافران وابسته‌اند. شهرهایی که پذیرای مسافران بیشتری هستند، معمولاً در زمینه‌ی فرهنگ، اقتصاد و زیرساخت‌ها نیز رشد سریع‌تری را تجربه می‌کنند. همچنین، مسافران به‌نوعی پیام‌آوران فرهنگ‌ها محسوب می‌شوند که با خود زبان، آداب، و دیدگاه‌های متنوعی را جابه‌جا می‌کنند.

    «مسافر» تنها کسی نیست که مکانی را به مقصدی دیگر ترک می‌کند، بلکه انسانی است در مسیرِ کشف، یادگیری، و تغییر. هر مسافر داستانی برای گفتن دارد، تجربه‌ای برای انتقال، و نگاهی برای گسترش مرزهای ذهن. مسافرت، چه دور و چه نزدیک، فرصتی است برای فاصله‌گرفتن از عادت‌ها، و بازگشت با ذهنی گشوده‌تر و روحی پخته‌تر.

    ارجاع به لغت مسافر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مسافر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مسافر

    لغات نزدیک مسافر

    • - مسافت کم
    • - مسافت یاب
    • - مسافر
    • - مسافر آخر هفته
    • - مسافر ایستاده
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.