tourist, traveler, explorer, sightseer, excursionist
tourist
traveler
explorer
sightseer
excursionist
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سیاح در بازار شلوغ گم شده بود.
The tourist was lost in the crowded market.
سیاح از آشپزی محلی رستوران لذت میبرد.
The tourist was enjoying the local cuisine at the restaurant.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «سیاح» در زبان انگلیسی به traveler یا tourist ترجمه میشود، که بسته به زمینه میتواند تفاوتهایی داشته باشد.
«سیاح» به فردی گفته میشود که برای دیدن مکانهای جدید، تجربه فرهنگهای مختلف یا به منظور تفریح و گشتوگذار به سفر میرود. این واژه در زبان فارسی تاریخی طولانی دارد و همواره نمادی از کنجکاوی، کشف و جستجوی ناشناختهها بوده است. سیاحان علاوه بر گردشگری، نقش مهمی در انتقال دانش جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی میان اقوام و ملتها داشتهاند.
در گذشتههای دور، سیاحان افرادی بودند که با پای پیاده یا وسایل حملونقل ابتدایی سفر میکردند و سفرهای طولانی آنها با مخاطرات و ماجراهای فراوان همراه بود. آنها اغلب مشاهدات و تجربیات خود را به صورت نوشته یا روایتهای شفاهی به نسلهای بعد منتقل میکردند، که این آثار از منابع مهم شناخت تاریخ و جغرافیای جهان به شمار میروند.
امروزه مفهوم سیاح گستردهتر شده و شامل افرادی میشود که به منظور گردشگری، کسب تجربههای جدید، یا حتی فعالیتهای علمی و تحقیقاتی به سفر میروند. صنعت گردشگری با فراهم کردن امکانات مدرن و امنیت سفر، دسترسی افراد به نقاط مختلف جهان را آسانتر کرده است. با این حال، روح کنجکاوی و اشتیاق برای کشف ناشناختهها همچنان هسته اصلی تعریف سیاح باقی مانده است.
از دیدگاه فرهنگی، سیاحت نهتنها فرصتی برای لذت بردن از مناظر طبیعی و آثار تاریخی است، بلکه عاملی برای تبادل فرهنگی، درک بهتر دیگر ملل و گسترش دوستیها به شمار میرود. سیاحان با مشاهده و تجربه زندگیهای متفاوت، دیدگاههای خود را گستردهتر کرده و باعث نزدیکی بیشتر انسانها به یکدیگر میشوند.
«سیاح» نمایندهی روح ماجراجو و جستجوگر انسان است که به کشف جهان پیرامون علاقهمند است. این واژه یادآور حرکت، تغییر و رشد است؛ مفهومی که در تمام دورانها انسان را به سوی تجربههای نو و گسترش افقهای فکری و فرهنگی هدایت کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سیاح» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سیاح