illustrated, pictorial, painted
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کتاب مصور
an illustrated book
کاغذ دیواری مصور اتاق را پوشانده بود.
The room was covered with pictorial papers.
تقویم مصور
a pictorial calendar
کلمهی «مصور» در زبان انگلیسی به illustrated یا pictorial ترجمه میشود.
مصور به چیزی گفته میشود که با تصاویر، نقاشیها یا طرحهای گرافیکی همراه است و به کمک این تصاویر، مفهوم یا محتوا را بهتر و واضحتر منتقل میکند. کتابها، مجلات، روزنامهها یا هر نوع محتوایی که به شکل مصور ارائه میشود، علاوه بر متن، دارای تصاویر و گرافیکهایی هستند که باعث جذابتر شدن و فهم بهتر موضوع برای مخاطب میگردند. استفاده از تصاویر در کنار متن، به ویژه برای کودکان، دانشآموزان و افرادی که به زبان اصلی مسلط نیستند، اهمیت زیادی دارد.
در حوزه هنر و نشر، مصور بودن به معنای ترکیب کلمات و تصاویر است که یک اثر را چندبعدی و غنی میکند. یک کتاب مصور، مانند کتابهای داستان کودکان، با استفاده از تصاویر رنگی و جذاب، به انتقال داستان کمک میکند و باعث میشود خواننده بهتر با محتوا ارتباط برقرار کند. این شیوه همچنین در کتابهای آموزشی و علمی نیز کاربرد فراوان دارد تا مفاهیم پیچیده به کمک تصاویر سادهتر و قابل فهمتر شوند.
مصور بودن تنها به کتاب و نوشته محدود نمیشود؛ در دنیای امروز، بسیاری از رسانهها و تبلیغات به صورت مصور طراحی میشوند تا توجه مخاطب را جلب کنند و پیام خود را به شکل سریعتر و تاثیرگذارتر منتقل نمایند. تصاویر میتوانند احساسات، اطلاعات و حتی فرهنگ را به گونهای منتقل کنند که متن به تنهایی قادر به انجام آن نباشد، بنابراین مصور بودن به معنای غنای بیشتر و تاثیرگذاری عمیقتر است.
همچنین، در هنرهای تجسمی و گرافیک، مصور بودن نشاندهنده مهارت در خلق تصاویر مرتبط و هماهنگ با متن یا موضوع است. هنرمندان مصور، با ترکیب رنگ، شکل و سبکهای مختلف، به آثار خود عمق و زندگی میبخشند و تجربه بصری مخاطب را ارتقا میدهند.
مصور بودن پلی است میان هنر و زبان که به فهم و لذت بردن بیشتر از محتوا کمک میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مصور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مصور