introduction, introducing, getting to know one other, become acquainted
introduction
introducing
getting to know one other
become acquainted
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
معارفه به همه کمک کرد تا یکدیگر را بهتر بشناسند.
The introduction helped everyone get to know each other better.
معارفهی مدیر جدید بهخوبی انجام شد.
The introducing of the new manager went smoothly.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «معارفه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معارفه