آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

معترض به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / mo'tarez /

objector, protester, opposer, remonstrant, protestant, griper, grouser

objector

protester

opposer

remonstrant

protestant

griper

grouser

اعتراض‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پلیس چندین معترض را دستگیر کرد.

The police arrested several protesters.

معترضین در مرکز شهر جمع شدند.

The protesters gathered in the city center.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معترض

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
صفت اعتراض‌کننده اعتراض‌گر ایرادگیر خرده گیر مخالف معارض منتقد ناراضی نارضا واخواه

ارجاع به لغت معترض

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معترض» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معترض

لغات نزدیک معترض

پیشنهاد بهبود معانی