مغرور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

متکبر، دارای غرور، گردن‌فراز

فونتیک فارسی

maghroor
صفت
haughty, vain, conceited, cocky, hoity-toity, tofee-nosed, overweening, arrogant, supercilious, high-hat, stuck-up, presumptuous, imperious, insolent, swellheaded, bumptious, vainglorious, disdainful, snobbish, lordly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- خود را گرفتن، مغرور شدن، باد کردن، فخر فروختن

- be/get/ride on one's high horse

- جوان انگلیسی مغرور و اشرافی

- a haughty young milord
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مغرور

ارجاع به لغت مغرور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مغرور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مغرور

لغات نزدیک مغرور

پیشنهاد بهبود معانی