humble, meek, modest, reverential, reverent, self-effacing, complaisant, submissive, unassuming, lowly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به آنها آموخته بودند که فروتن باشند.
They were taught to be lowly.
فروتن باش بهویژه هنگام کامیابی.
be modest especially when you thrive.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فروتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروتن