آخرین به‌روزرسانی:

مه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ماه

فونتیک فارسی

mah
اسم

moon

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

I saw the green fields of heaven and the crescent of the new moon

افسانه‌ها و اسطوره‌های زیادی حول مه می‌چرخند.

Many legends and myths revolve around the moon.

توده‌ی متراکم بخار آب نزدیک به سطح زمین

فونتیک فارسی

meh
اسم

fog, mist, vapor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

لایه‌ای از مه تپه را فرا گرفته بود.

The hill was cloaked by a layer of mist.

مه غلیظ رانندگی را دشوار می‌کرد.

Dense fog made driving difficult.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مه غلیظ دودکش را پوشانده بود.

The dense fog obscured the vent.

بزرگ

فونتیک فارسی

meh
صفت

large, big, sizeable, huge, sizable, vast, king-size, capacious, jumbo, gigantic, mega-, macro-

او در خانه‌ای مه در تپه زندگی می‌کند.

He lives in a large house on the hill.

او در مهمانی کلاهی مه به سر داشت.

She wore a big hat to the party.

زیبا مانند ماه

فونتیک فارسی

mah-
سازه‌ی پیوندی

a combining form (meaning: like the moon, very beautiful)

مهوش

moon-like

مه‌لقا

beautiful

پنجمین ماه سال میلادی

فونتیک فارسی

meh
اسم

تقویم May

در ماه مه فروش ما کم شد.

Our sales dipped in May.

تخم خیار را می‌توان در ماه مه کاشت.

Cucumber seed can be sown in May.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مه

  1. مترادف:
    قمر ماه
    متضاد:
    خور خورشید
  1. مترادف:
    ماغ مزوا میغ نزم
    متضاد:
    که کوچکتر
  1. مترادف:
    بزرگ‌تر

سوال‌های رایج مه

مه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «مه» به انگلیسی fog است و به پدیده‌ای طبیعی اشاره دارد که در آن قطرات بسیار ریز آب در نزدیکی سطح زمین معلق می‌شوند و باعث کاهش دید می‌شوند.

مه نوعی ابر است که در سطح زمین تشکیل می‌شود و اغلب در مناطق مرطوب، کوهستانی یا نزدیک دریا دیده می‌شود. این پدیده معمولاً در ساعات اولیه‌ی صبح یا پس از بارندگی و هنگام سردشدن هوا در شب اتفاق می‌افتد.

مه می‌تواند از نظر ضخامت و تراکم متفاوت باشد؛ گاهی فقط یک لایه‌ی نازک از رطوبت در هوا دیده می‌شود، و گاهی آن‌قدر غلیظ است که دید رانندگان و عابران پیاده را به‌شدت محدود می‌کند. در چنین شرایطی، مه می‌تواند خطراتی برای رفت‌وآمد و حمل‌ونقل ایجاد کند، به‌خصوص در جاده‌ها، فرودگاه‌ها و دریا.

در فرهنگ و ادبیات، مه معمولاً نمادی از ابهام، راز، فراموشی یا فاصله است. در شعر و داستان، مه می‌تواند استعاره‌ای باشد برای وضعیتی ناپایدار، ذهنی گیج یا آینده‌ای نامعلوم. از سوی دیگر، مه در تصاویر طبیعی هم حس زیبایی و آرامش به فضا می‌بخشد؛ وقتی در دل جنگل یا کوهستان مه پدید می‌آید، منظره‌ای خیال‌انگیز و شاعرانه ایجاد می‌کند.

از نظر علمی، مه زمانی ایجاد می‌شود که دمای هوا به نقطه‌ی شبنم برسد و بخار آب موجود در هوا تقطیر شود و به شکل قطرات ریز آب در فضا پخش شود. نوع مه ممکن است بسته به عوامل جوی، نوع زمین و میزان آلودگی هوا متفاوت باشد، از جمله مه دریا، مه کوهستان، یا مه ناشی از آلودگی صنعتی که به آن "مه‌دود" یا smog گفته می‌شود.

ارجاع به لغت مه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مه

لغات نزدیک مه

پیشنهاد بهبود معانی