زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

موثر به انگلیسی

معنی‌ها

effective, efficacious, touching, forcible

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

عامیانه punchy

potent

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موثر

  1. مترادف:
    اثربخش اثرگذار تاثیرگذار ثمربخش جایگیر سودبخش کارآ کارگر گیرا مثمر مفید نافذ نافع نتیجه‌بخش
    متضاد:
    بی‌اثر
  1. مترادف:
    عامل کاری
  1. مترادف:
    دخیل نقش‌پرداز

سوال‌های رایج موثر

موثر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «موثر» در زبان انگلیسی به effective ترجمه می‌شود.

«موثر» به چیزی یا کسی اطلاق می‌شود که بتواند نتیجه‌ای مشخص، مفید و مطلوب ایجاد کند. این واژه هم در توصیف روش‌ها و ابزارها به کار می‌رود، هم در وصف افراد، سخنان، سیاست‌ها یا حتی رفتارها. چیزی که «موثر» است الزاماً پیچیده یا پیشرفته نیست؛ بلکه ویژگی کلیدی آن، توانایی‌اش در ایجاد تغییر، حل مسئله، یا بهبود وضعیت موجود است. برای مثال، یک روش آموزش موثر، روشی است که باعث یادگیری بهتر دانش‌آموزان شود، نه صرفاً روشی پرزرق‌وبرق یا رایج.

در مدیریت و برنامه‌ریزی، واژه‌ی effective کاربرد گسترده‌ای دارد و معمولاً در کنار کلمه‌ی efficient (کارآمد) مقایسه می‌شود. «موثر بودن» به معنای رسیدن به هدف است، اما «کارآمد بودن» به معنای رسیدن به هدف با کمترین منابع. برای مثال، اگر یک تیم فروش بتواند بدون درنظر گرفتن هزینه‌ها، میزان فروش را افزایش دهد، کارشان «موثر» بوده، اما شاید «کارآمد» نبوده باشد. مدیران موفق کسانی هستند که بتوانند تعادل مناسبی بین اثربخشی (effectiveness) و کارایی (efficiency) برقرار کنند.

در روان‌شناسی و روابط انسانی، مهارت‌های ارتباطی موثر نقش تعیین‌کننده‌ای در کیفیت تعاملات دارند. یک ارتباط موثر باید پیام را به‌درستی منتقل کرده، سوءتفاهم را کاهش دهد و حس احترام و درک متقابل را تقویت کند. برای دستیابی به این نوع ارتباط، نه‌تنها کلمات، بلکه زبان بدن، لحن صدا و حتی زمان‌بندی صحبت نیز اهمیت پیدا می‌کند. در این زمینه، آموزش مهارت‌های همدلی، گوش‌دادن فعال، و بازخورددهی سازنده بسیار سودمند خواهد بود.

در حوزه‌ی درمان و بهداشت، وقتی از یک دارو یا روش درمانی به عنوان «موثر» یاد می‌شود، منظور آن است که آن دارو یا روش توانسته نتایج قابل سنجش و مفیدی در بهبود وضعیت بیمار داشته باشد. برای مثال، اگر یک داروی ضدافسردگی بتواند علائم بیماران را در یک بازه‌ی زمانی مشخص کاهش دهد، به آن «درمان موثر» گفته می‌شود. اثربخشی درمان‌ها معمولاً در آزمایش‌های بالینی بررسی می‌شود و نتایج آن‌ها مبنای تجویز در سیستم‌های سلامت قرار می‌گیرد.

در زندگی روزمره، افراد اغلب به دنبال روش‌های «موثر» برای مدیریت زمان، کنترل استرس، یا بهبود سبک زندگی هستند. مؤثر بودن در این زمینه‌ها به معنای دستیابی به نتایجی ملموس، مثل احساس رضایت، کاهش فشار روانی، یا بهبود بهره‌وری است. افراد موثر معمولاً کسانی هستند که بتوانند با تصمیم‌گیری آگاهانه، عادت‌های سازنده و ارتباطات درست، نه‌فقط برای خود، بلکه برای اطرافیانشان نیز تفاوت ایجاد کنند. «موثر بودن» مفهومی است که در سطوح فردی، اجتماعی و حرفه‌ای ارزش و اهمیت فراوانی دارد.

ارجاع به لغت موثر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موثر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موثر

لغات نزدیک موثر

پیشنهاد بهبود معانی