آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

میخ کوبیدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / mikh koobidan /

to drive a nail, to spike, to hammer a nail, to nail

to drive a nail

to spike

to hammer a nail

to nail

میخ زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او تلاش کرد به دیوار میخ بکوبد اما چکش از دستش سر خورد.

He tried to drive a nail into the wall, but the hammer slipped from his hand.

او نتوانست میخ را راست بکوبد.

She couldn't drive a nail straight.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت میخ کوبیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میخ کوبیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میخ کوبیدن

لغات نزدیک میخ کوبیدن

پیشنهاد بهبود معانی