آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴

    ناغافل به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت قید
    فونتیک فارسی / naaghaafel /

    sudden, suddenly, unexpected, unexpectedly

    sudden

    suddenly

    unexpected

    unexpectedly

    ناگهان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    حمله‌ی ناغافل

    a sudden attack

    ناغافل وارد اتاق برادرش شد.

    He suddenly entered his brother's room.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج ناغافل

    ناغافل به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «ناغافل» در زبان انگلیسی به unexpected, sudden یا در برخی بافت‌ها without warning ترجمه می‌شود.

    این واژه در فارسی برای توصیف رویدادی به کار می‌رود که ناگهانی، بی‌مقدمه و بدون پیش‌بینی رخ می‌دهد. «ناغافل» حالتی از شگفتی و بی‌خبری را در خود دارد و معمولاً برای لحظه‌هایی به کار می‌رود که فرد در آرامش یا بی‌توجهی به سر می‌برد، اما ناگاه با حادثه‌ای روبه‌رو می‌شود. این واژه نه‌تنها توصیفی از زمان و چگونگی رخداد است، بلکه بار احساسی خاصی نیز دارد و اغلب با حس غافلگیری، شوک یا حتی اندکی اضطراب همراه است.

    از نظر ریشه‌شناسی، «ناغافل» ترکیبی از «نا» (پیشوند نفی) و «غافل» است، یعنی «کسی که بی‌خبر نیست» یا «در حالی که غافل نبوده، غافلگیر شده است». این ساختار نشان می‌دهد که رویداد به گونه‌ای پیش می‌آید که حتی هوشیارترین فرد را نیز در لحظه‌ای بی‌دفاع می‌گیرد. از همین رو، در ادبیات فارسی، «ناغافل» معمولاً برای بیان لحظات غیرمنتظره و نقطه‌ی عطف داستان‌ها یا شعرها به کار می‌رود؛ جایی که ناگهانی بودن رخداد بر تأثیر عاطفی یا معنایی آن می‌افزاید.

    در زبان گفتاری، مردم از «ناغافل» برای بیان تجربه‌های روزمره نیز استفاده می‌کنند؛ برای نمونه می‌گویند «ناغافل باران گرفت» یا «ناغافل صدایی شنیدم». در این موارد، واژه حس طبیعیِ شگفتی و تغییر ناگهانی را منتقل می‌کند. چنین استفاده‌ای نشان‌دهنده‌ی انعطاف زبانی و تصویری بودن این واژه است، زیرا شنونده فوراً موقعیتی را تصور می‌کند که در آن حادثه‌ای بی‌هشدار اتفاق می‌افتد. به همین دلیل، «ناغافل» در گفت‌وگوهای روزمره زبانی زنده و پرکاربرد باقی مانده است.

    از دیدگاه ادبی، «ناغافل» ابزار مؤثری برای ایجاد تعلیق و تغییر ریتم در روایت است. نویسنده یا شاعر با استفاده از این واژه، می‌تواند فضایی از سکون را ناگهان به جنبش و هیجان بدل کند. این تغییر ناگهانی، چه در داستان، چه در شعر، اغلب نقطه‌ای است که احساسات خواننده برانگیخته می‌شود. به عنوان مثال، در شعر کلاسیک فارسی، بسیاری از دگرگونی‌های عاطفی یا سرنوشت‌های پیش‌بینی‌ناپذیر با واژگانی چون «ناگاه»، «ناگهان» و «ناغافل» تصویر می‌شوند تا شدت لحظه را القا کنند.

    «ناغافل» تنها یک قید زمانی نیست، بلکه واژه‌ای است که تجربه‌ی انسانی از شگفتی و بی‌خبری را در خود فشرده دارد. این کلمه ما را به یاد لحظه‌هایی می‌اندازد که زندگی با حرکتی ناگهانی مسیرش را تغییر می‌دهد؛ لحظه‌هایی که در آن عقل و نظم موقّتاً کنار می‌روند و جای خود را به واکنش غریزی و احساسی می‌دهند. «ناغافل» یادآور این واقعیت است که بخشی از زیبایی و پویایی زندگی، در همان رخدادهای غیرمنتظره نهفته است که ما را از خواب روزمرگی بیدار می‌کنند.

    ارجاع به لغت ناغافل

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ناغافل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناغافل

    لغات نزدیک ناغافل

    • - ناظم جلسه
    • - ناظم جلسه در دادگاه
    • - ناغافل
    • - ناغوش کردن
    • - ناف
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.