فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

ناف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سوراخ وسط شکم

فونتیک فارسی

naaf
اسم
navel, bellybutton, umbilicus, amphalos

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- پرستار بعداز تولد یک نوار به دور ناف کودک بست.

- The nurse tied a band around the baby's navel after birth.

- ناف نوزاد باد کرده بود.

- The baby's navel was swollen.
محل پیوند تخم به گیاه

فونتیک فارسی

naaf
اسم
گیاه‌شناسی hilum

- در گیاه‌شناسی، ناف زخم روی پوشش دانه است که به تخمک متصل بوده است.

- In botany, the hilum is the scar on a seed coat where it was attached to the ovule.

- ناف می‌تواند بر روی سطح بسیاری از انواع دانه‌ها پیدا شود.

- The hilum can be found on the surface of many types of seeds.
دهانچه (هر سوراخ یا گذرگاهی که اعصاب و رگ‌های اندام از آن رد شود)

فونتیک فارسی

naaf
اسم
کالبدشناسی hilus

- ناف کلیه جایی است که رگ‌های خونی وارد و خارج می‌شوند.

- The hilus of the kidney is where blood vessels enter and exit.

- در ناف تخمدان، رگ‌های خونی مواد مغذی ضروری را تأمین می‌کنند.

- In the hilus of the ovary, blood vessels supply essential nutrients.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناف

  1. مترادف:
    بطن
  1. مترادف:
    نافه
  1. مترادف:
    مرکز وسط

ارجاع به لغت ناف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناف

لغات نزدیک ناف

پیشنهاد بهبود معانی