آخرین به‌روزرسانی:

ناف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / naaf /

navel, bellybutton, umbilicus, amphalos

سوراخ وسط شکم

پرستار بعداز تولد یک نوار به دور ناف کودک بست.

The nurse tied a band around the baby's navel after birth.

ناف نوزاد باد کرده بود.

The baby's navel was swollen.

اسم
فونتیک فارسی / naaf /

گیاه‌شناسی hilum

محل پیوند تخم به گیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

در گیاه‌شناسی، ناف زخم روی پوشش دانه است که به تخمک متصل بوده است.

In botany, the hilum is the scar on a seed coat where it was attached to the ovule.

ناف می‌تواند بر روی سطح بسیاری از انواع دانه‌ها پیدا شود.

The hilum can be found on the surface of many types of seeds.

اسم
فونتیک فارسی / naaf /

کالبدشناسی hilus

دهانچه (هر سوراخ یا گذرگاهی که اعصاب و رگ‌های اندام از آن رد شود)

ناف کلیه جایی است که رگ‌های خونی وارد و خارج می‌شوند.

The hilus of the kidney is where blood vessels enter and exit.

در ناف تخمدان، رگ‌های خونی مواد مغذی ضروری را تأمین می‌کنند.

In the hilus of the ovary, blood vessels supply essential nutrients.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناف

  1. مترادف:
    بطن
  1. مترادف:
    نافه
  1. مترادف:
    مرکز وسط

سوال‌های رایج ناف

ناف به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ناف» در زبان انگلیسی به navel یا belly button ترجمه می‌شود. واژه‌ی navel رسمی‌تر است و در متون علمی یا پزشکی بیشتر به کار می‌رود، در حالی که belly button اصطلاحی غیررسمی و رایج در مکالمات روزمره است.

ناف در بدن انسان نقطه‌ای است که محل اتصال بند ناف (umbilical cord) به بدن نوزاد در دوران جنینی بوده است. پس از تولد، بند ناف قطع می‌شود و جای آن به‌صورت فرورفتگی کوچکی روی شکم باقی می‌ماند.

ناف در دوران جنینی نقش حیاتی در زنده‌ ماندن جنین ایفا می‌کرد؛ چرا که از طریق بند ناف، مواد مغذی و اکسیژن از بدن مادر به جنین منتقل می‌شد و مواد زاید از بدن جنین خارج می‌شدند. این ارتباط حیاتی، پس از تولد پایان می‌یابد اما اثری از آن در بدن باقی می‌ماند که همگان آن را به‌خوبی می‌شناسند. از نظر پزشکی، ناف ناحیه‌ای نسبتاً حساس از بدن است و در برخی موارد می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مشکلات داخلی شکمی یا فتق ناف باشد.

فراتر از نقش بیولوژیکی، ناف در بسیاری از فرهنگ‌ها و آیین‌ها نمادی از آغاز زندگی، مرکز بدن، و حتی مرکز جهان در برخی اسطوره‌ها به شمار می‌رود. در یوگا، ناف به‌عنوان یکی از مراکز انرژی مهم بدن (ناحیه‌ی چاکرای سوم یا Manipura) در نظر گرفته می‌شود. این ناحیه با قدرت درونی، هویت فردی و اراده‌ی انسان مرتبط است. در هنر نیز ناف به‌عنوان عنصر بصری در طراحی بدن، نقاشی‌های کلاسیک، و حتی طراحی مد جایگاه خاصی داشته است.

همچنین در زبان و گفتار عامیانه، ناف گاهی نماد وابستگی یا ریشه‌ داشتن است. عباراتی مانند «فلانی نافش رو با فلان‌چیز بریدن» به معنای وابستگی ذاتی فرد به یک ویژگی یا مکان خاص است.

ارجاع به لغت ناف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناف

لغات نزدیک ناف

پیشنهاد بهبود معانی