spoiled, coddled, pampered
spoiled
coddled
pampered
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در کل سفر مثل یک بچهی ننر رفتار کرد.
He acted like a spoiled brat during the entire trip.
کودک ننر به هر قیمتی از ریسکها و چالشها اجتناب میکرد.
The coddled child avoided risks and challenges at all costs.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ننر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ننر