امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

همایون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فرخنده

فونتیک فارسی

homaayoon
صفت
auspicious, fortunate, blessed, imperial, august

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- تاریخی همایون برای مراسم عروسی

- an auspicious date for a wedding

- آغازی همایون

- an auspicious beginning
یکی از دستگاه‌های موسیقی ایرانی

فونتیک فارسی

homaayoon
اسم
homayoon, related to one of the "keys" in Persian music

- همایون دستگاه بسیار منحصربه‌فردی است.

- Homayoon is a very unique key.

- همایون یکی از دستگاه‌های محبوب بین ایرانیان است.

- Homayoon is one of the most popular musical keys among Iranians.
نام مرد

فونتیک فارسی

homaayoon
اسم خاص
masculine proper noun, Homayoon

- او مبلغ زیادی به همایون بدهکار است.

- He owes a lot of money to Homayoon.

- همایون یکی از دوستان قدیمی من است.

- Homayoon is an old friend of mine.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد همایون

  1. مترادف:
    بختیار خجسته خوش‌یمن سعادتمند سعید مبارک مسعود میمون نیکبخت هماگون

ارجاع به لغت همایون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همایون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همایون

لغات نزدیک همایون

پیشنهاد بهبود معانی