monkey, ape, guenon, langur, capuchin, macaque, simian
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میمون به شاخه چسبید و در آنجا آویزان ماند و تاب خورد.
The monkey caught hold of the branch and swung dangling there.
او ساز میزد و میمون میرقصید.
He fiddled and the monkey danced.
میمون نوزاد خود را در آغوش گرفت.
The monkey hugged her baby.
کلمهی «میمون» در انگلیسی monkey ترجمه میشود.
میمونها پستاندارانی باهوش و اجتماعی هستند که به گروه نخستیها (primates) تعلق دارند. آنها معمولاً بدنی انعطافپذیر، دستها و پاهای گیرنده، و دمی بلند دارند (اگرچه برخی گونهها مانند میمونهای بیدم نیز وجود دارند).
میمونها در جنگلهای گرمسیری، ساواناها و حتی در برخی مناطق کوهستانی زندگی میکنند و بهطور کلی در دو دستهی اصلی طبقهبندی میشوند: میمونهای دنیای قدیم (مانند بابونها و ماکاکها) که در آفریقا و آسیا یافت میشوند، و میمونهای دنیای جدید (مانند کاپوچینها و میمونهای عنکبوتی) که در آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی میکنند.
میمونها معمولاً به صورت گروهی زندگی میکنند و ساختارهای اجتماعی پیچیدهای دارند. آنها با استفاده از صداها، حرکات بدن و حتی حالتهای صورت با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. برخی گونهها توانایی استفاده از ابزار را دارند، مانند استفاده از چوب برای خارج کردن حشرات یا سنگ برای شکستن آجیل، که نشاندهندهی هوش بالای آنهاست. از اینرو، میمونها از دیرباز مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران علوم رفتاری و زیستی قرار گرفتهاند.
در مطالعات زیستی و پزشکی، میمونها به دلیل نزدیکی ژنتیکی با انسان مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از مطالعات مربوط به واکسنها، رفتار عصبی یا ژنتیک بر روی گونههایی از میمونها انجام شده است. البته این استفادهها همواره با بحثهای اخلاقی زیادی همراه بوده است. امروزه در بسیاری از کشورها، قوانین سختگیرانهای برای حفاظت از این حیوانات وضع شده و بسیاری از گونههای میمون در معرض انقراض هستند. تخریب زیستگاه، شکار غیرقانونی و قاچاق حیوانات از جمله تهدیدهای جدی برای بقای این موجودات شگفتانگیز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میمون» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میمون