آخرین به‌روزرسانی:

پاگیر به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / paagir /

impediment, stumbling block, encumbrance, obstruction

stocks

آلت شکنجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاگیر

  1. مترادف:
    پای‌بند مقید
  1. مترادف:
    مانع
  1. مترادف:
    مزاحم

ارجاع به لغت پاگیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاگیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاگیر

لغات نزدیک پاگیر

پیشنهاد بهبود معانی