آخرین به‌روزرسانی:

پز دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فخر فروختن، فخرفروشی کردن، به رخ دیگران کشیدن

فونتیک فارسی

poz daadan
فعل لازم

to show off, to put on airs, to gussy, to flaunt, to roister, to boast

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

برای پز دادن دانشنامه‌ی دکتری خود را قاب کرده بود.

To show off, he had framed his doctorate diploma.

او برای اینکه پز دانش تاریخی‌اش را در بحث‌های کلاسی بدهد، هیچ فرصتی را از دست نمی‌دهد.

He never misses an opportunity to show off his knowledge of history during class discussions.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او با اتومبیل جدیدش پز می‌دهد.

He is showing off his new car.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پز دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پز دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پز دادن

لغات نزدیک پز دادن

پیشنهاد بهبود معانی