son, bairn, male child
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسر عزیزکردهی او
his favored son
پدری که پسر خود را عاق میکند.
A father who abdicates his son.
کلمهی «پسر» در زبان انگلیسی به Boy یا Son ترجمه میشود، بسته به زمینهی استفاده.
پسر واژهای است که در بسیاری از فرهنگها نقش خاصی در ساختار خانواده، تربیت اجتماعی و باورهای فرهنگی دارد. از لحاظ زیستی، پسر به نوزاد یا کودک مذکری گفته میشود که معمولاً با ویژگیهای فیزیولوژیکی مردانه متولد میشود و با گذر زمان به دوران بلوغ و سپس بزرگسالی میرسد.
در جامعه، پسرها معمولاً از همان کودکی تحت تأثیر نقشهای جنسیتی قرار میگیرند؛ مثلاً از آنها انتظار میرود که «قوی»، «مستقل» یا «حمایتگر» باشند، هرچند این باورها در حال تغییر است و تربیت نوین بر تعادل عاطفی، مهارتهای اجتماعی و آزادی در انتخاب مسیر زندگی برای همهی کودکان – فارغ از جنسیت – تأکید دارد.
نقش «پسر» در فرهنگها و زبان:
در ادبیات و داستانها، پسرها گاهی نماد شجاعت، ماجراجویی، یا کنجکاوی هستند.
در برخی سنتها، پسر به عنوان ادامهدهندهی نام خانوادگی یا وارث دارایی شناخته میشود، هرچند این دیدگاه نیز بهتدریج در حال تحول است.
در روابط خانوادگی، «پسر» ممکن است با واژههایی چون «پسر بزرگ»، «پسر کوچولو»، «پسرم» همراه شود که بیانگر محبت، احترام یا جایگاه خاص او در خانواده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پسر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسر