آخرین به‌روزرسانی:

پل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جسر، کرت

فونتیک فارسی

pol
اسم

bridge, viaduct, span, flyover, overpass

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

کامیون‌های سنگین و پر سروصدا با سرعت کم از پل رد می‌شدند.

Lumbering trucks were passing the bridge at low speed.

سیل پل را ویران کرد.

The flood demolished the bridge.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پل

  1. مترادف:
    جسر خدک قنطره

ارجاع به لغت پل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پل

لغات نزدیک پل

پیشنهاد بهبود معانی