آخرین به‌روزرسانی:

پهن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عریض، گسترده

فونتیک فارسی

pahn
صفت

outspread, extensive, flat, extended, flattened, broad, wide, unfolded

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

هواپیمای بدنه پهن

a wide-bodied airplane

خیابان پهن

a broad street

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رودخانه پهن می‌شود و دریاچه‌ی بزرگی را تشکیل می‌دهد.

The river broadens and forms a large body of water.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پهن

  1. مترادف:
    پخش پهناور عریض فراخ گسترده گشاد مسطح وسیع
    متضاد:
    کم‌عرض

ارجاع به لغت پهن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پهن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پهن

لغات نزدیک پهن

پیشنهاد بهبود معانی