outspread, extensive, flat, extended, flattened, broad, wide, unfolded
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هواپیمای بدنه پهن
a wide-bodied airplane
خیابان پهن
a broad street
رودخانه پهن میشود و دریاچهی بزرگی را تشکیل میدهد.
The river broadens and forms a large body of water.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پهن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پهن