فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پهناور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گسترده، وسیع

فونتیک فارسی

pahnaavar
صفت

extensive, wide vast, extended, large, ample, broad, immense, wide

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

گستره‌ی پهناور دریا

the broad expanse of the sea

ناحیه‌ی پهناور کشاورزی

a wide agricultural area

نمونه‌جمله‌های بیشتر

در تمام این دنیای پهناور

in the whole wide world

شبکه‌ی پهناور بزرگراه‌ها در ایالات متحده مسافرت را آسان می‌کند.

The vast network of highways in the United States makes traveling easy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پهناور

  1. مترادف:
    پهن فراخ گسترده واسع وسیع
    متضاد:
    تنگ

ارجاع به لغت پهناور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پهناور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پهناور

لغات نزدیک پهناور

پیشنهاد بهبود معانی