extensive, wide vast, extended, large, ample, broad, immense, wide
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گسترهی پهناور دریا
the broad expanse of the sea
ناحیهی پهناور کشاورزی
a wide agricultural area
در تمام این دنیای پهناور
in the whole wide world
شبکهی پهناور بزرگراهها در ایالات متحده مسافرت را آسان میکند.
The vast network of highways in the United States makes traveling easy.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پهناور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پهناور