snatch, grab, scratching
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گربه با چنگاندازی ناگهانی، موش اسباببازی را گرفت.
With a sudden snatch, the cat grabbed the toy mouse.
چنگاندازی سگ به این معنا بود که میخواست بیرون برود.
The dog's scratching was a sign he wanted to go out.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «چنگاندازی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چنگاندازی