Japanese
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ناگهان سیلی از کالاهای ژاپنی کشور را فرا گرفت.
Suddenly, the country was awash with Japanese products.
دو سال صرف آموزش زبان ژاپنی کردم.
I spent two years learning the Japanese language.
دارم میکوشم ژاپنی بیاموزم.
I am trying to learn Japanese.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ژاپنی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ژاپنی