فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    kare
  • sphere, globe
  • Korea
  • young(of certain animals)
  • butter
  • time, turn
  • جو شناسی
  • stratum
  • shortening
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کره

ارجاع به لغت کره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کره

پیشنهاد بهبود معانی