امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کلافه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

درهم‌پیچیده

فونتیک فارسی

kalaafe
صفت
formed into a skein or hank, coiled

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- موهای بالای سرش کلافه شده بود.

- Her hair was coiled on top of her head.

- طناب کلافه

- coiled rope
گیج، سردرگم، بی‌تاب و ناراحت

فونتیک فارسی

kalaafe
صفت
عامیانه confused, distressed, beside oneself, bedeviled, enraged desperate, punchy, punch

- هانا با شنیدن اخبار کلافه شده بود.

- Hannah was deeply distressed by the news.

- مادر از بیماری کودکش کلافه بود.

- The mother was distressed by her baby's illness.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کلافه

  1. مترادف:
    کلاف گلوله‌نخ مچاله
  1. مترادف:
    آشفته بستوه بستوهی پریشان گیج

ارجاع به لغت کلافه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کلافه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کلافه

لغات نزدیک کلافه

پیشنهاد بهبود معانی