امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گیج به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gij
giddy, absent-minded, confused, bewildered, puzzled, fuddled

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه muzzy, woozy, slap-happy, spaced-out
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گیج

  1. مترادف:
    بی‌حواس بی‌هوش پریشان‌حواس حواس‌پرت حیران دبنگ سرگردان سرگشته مات متحیر مست منگ

ارجاع به لغت گیج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گیج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گیج

لغات نزدیک گیج

پیشنهاد بهبود معانی