آخرین به‌روزرسانی:

کوکب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ستاره

فونتیک فارسی

kõkab
اسم

نجوم star, heavenly body

مصریان باستان بر این باور بودند که حرکت کوکب‌ها سرنوشت انسان‌ها را تعیین می‌کند.

The ancient Egyptians believed that the movement of the heavenly bodies determined the fate of humans.

مطالعه‌ی کوکب‌ها به دانشمندان کمک می‌کند وسعت و پیچیدگی جهان را درک کنند.

The study of heavenly bodies helps scientists understand the vastness and complexity of the universe.

تیره‌ای از گیاهان زینتی

فونتیک فارسی

kõkab
اسم

گیاه‌شناسی dahlia

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

کوکب‌ها با اولین موج سرما از بین رفتند.

The dahlias died down when we had the first cold spell.

یک دسته کوکب به عنوان هدیه دریافت کردم.

I received a bouquet of dahlias as a gift.

نام زن

فونتیک فارسی

kõkab
اسم خاص

(feminine proper noun) Kokab

بدجنسی یکی از کاستی‌های کوکب بود.

Being bitchy was one of Kokab's failings.

دوستی به نام کوکب دارم که هنرمند مستعدی است.

I have a friend named Kokab who is a talented artist.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوکب

  1. مترادف:
    اختر ستاره سها نجم
  1. مترادف:
    دالیا

ارجاع به لغت کوکب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوکب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوکب

لغات نزدیک کوکب

پیشنهاد بهبود معانی