آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    گرما به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / garmaa /

    heat, warmness, warmth, temperature, calefaction, ardor, hotness, torridness, caloricity, torridity, vehemence, fieriness

    heat

    warmness

    warmth

    temperature

    calefaction

    ardor

    hotness

    torridness

    caloricity

    torridity

    vehemence

    fieriness

    حرارت، گرمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    چیزی نگذشت که به گرما عادت کرد و دیگر ناراحت نبود.

    He soon acclimated to the heat and was not uncomfortable.

    بالاترین درجات گرما و سرما

    the extremes of heat and cold

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    نسیم خنکی که گرما را کمتر می‌کرد.

    A cool breeze that mitigated the heat.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد گرما

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تف حرارت دما گرمش گرمی
    متضاد:
    برودت سردی

    سوال‌های رایج گرما

    گرما به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «گرما» در زبان انگلیسی به Heat / Warmth ترجمه می‌شود.

    گرما به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن دما بالاتر از سطح معمول یا سرد محسوب می‌شود و انرژی حرارتی منتقل می‌شود. این پدیده یکی از احساسات و تجربه‌های بنیادی در زندگی انسان و سایر موجودات است و نقش حیاتی در ایجاد راحتی، سلامتی و فعالیت‌های روزمره دارد. گرما می‌تواند از منابع طبیعی مانند خورشید، آتش یا زمین و نیز از منابع مصنوعی مانند شوفاژ، بخاری و وسایل گرمایشی تامین شود و تأثیر مستقیم بر شرایط محیط و روان انسان دارد.

    از منظر فیزیکی، گرما نوعی انرژی است که از یک جسم گرم‌تر به جسم سردتر منتقل می‌شود و باعث تغییر دما و حالت ماده می‌گردد. این انتقال انرژی می‌تواند از طریق هدایت، جابه‌جایی یا تابش انجام شود و در بسیاری از فرآیندهای طبیعی و صنعتی نقش کلیدی دارد. گرما علاوه بر تأثیر بر دما، بر ویژگی‌های فیزیکی مواد مانند انبساط، ذوب و تغییر حالت آن‌ها نیز اثر می‌گذارد و به همین دلیل در علوم مهندسی و فناوری اهمیت زیادی دارد.

    در زندگی روزمره، گرما علاوه بر کاربردهای فیزیکی، تأثیرات روانی و احساسی نیز دارد. احساس گرمای ملایم می‌تواند راحتی و آرامش ایجاد کند، روابط انسانی را گرم‌تر کند و فضایی صمیمی و دوستانه پدید آورد. به همین دلیل، طراحی محیط‌های زندگی و کاری اغلب با توجه به تأمین گرمای مطلوب انجام می‌شود تا رفاه و آسایش افراد تضمین شود.

    از لحاظ محیط زیستی، گرما نقش مهمی در چرخه‌های طبیعی دارد. نور و گرمای خورشید، رشد گیاهان، تبخیر آب، جریان‌های هوایی و شرایط آب و هوایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تأثیرات مستقیم بر زندگی انسان و سایر موجودات زنده نشان می‌دهد که گرما نه تنها یک تجربه فیزیکی، بلکه یک عامل کلیدی در پایداری و تعادل اکوسیستم‌هاست.

    گرما مفهومی چند بعدی است که هم جنبه فیزیکی و علمی دارد و هم در زندگی روزمره، رفاه و روان انسان تأثیرگذار است. از گرمای خورشید و محیط طبیعی گرفته تا گرمای ایجاد شده توسط انسان در فضاهای مسکونی و کاری، این پدیده نقش مهمی در حفظ زندگی، ایجاد آسایش و تقویت تجربه‌های مثبت انسانی ایفا می‌کند و یکی از عناصر حیاتی در دنیای ماست.

    ارجاع به لغت گرما

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گرما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرما

    لغات نزدیک گرما

    • - گرم و مطبوع
    • - گرم و نرم
    • - گرما
    • - گرما برقی
    • - گرما پویا شناسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.