heat, warmness, warmth, temperature, calefaction, ardor, hotness, torridness, caloricity, torridity, vehemence, fieriness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چیزی نگذشت که به گرما عادت کرد و دیگر ناراحت نبود.
He soon acclimated to the heat and was not uncomfortable.
بالاترین درجات گرما و سرما
the extremes of heat and cold
نسیم خنکی که گرما را کمتر میکرد.
A cool breeze that mitigated the heat.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گرما» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرما