زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

گرما به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / garmaa /

heat, warmness, warmth, temperature, calefaction, ardor, hotness, torridness, caloricity, torridity, vehemence, fieriness

حرارت، گرمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

چیزی نگذشت که به گرما عادت کرد و دیگر ناراحت نبود.

He soon acclimated to the heat and was not uncomfortable.

بالاترین درجات گرما و سرما

the extremes of heat and cold

نمونه‌جمله‌های بیشتر

نسیم خنکی که گرما را کمتر می‌کرد.

A cool breeze that mitigated the heat.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرما

  1. مترادف:
    تف حرارت دما گرمش گرمی
    متضاد:
    برودت سردی

ارجاع به لغت گرما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرما

لغات نزدیک گرما

پیشنهاد بهبود معانی