فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گرما به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

حرارت، گرمی

فونتیک فارسی

garmaa
اسم

heat, warmness, warmth, temperature, calefaction, ardor, hotness, torridness, caloricity, torridity, vehemence, fieriness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

چیزی نگذشت که به گرما عادت کرد و دیگر ناراحت نبود.

He soon acclimated to the heat and was not uncomfortable.

بالاترین درجات گرما و سرما

the extremes of heat and cold

نمونه‌جمله‌های بیشتر

نسیم خنکی که گرما را کمتر می‌کرد.

A cool breeze that mitigated the heat.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرما

  1. مترادف:
    تف حرارت دما گرمش گرمی
    متضاد:
    برودت سردی

ارجاع به لغت گرما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرما

لغات نزدیک گرما

پیشنهاد بهبود معانی