meat, flesh, sarco-
گوشت خورشتی
chopped meat
پیکان گوشت بدن فیل را پاره کرده بود.
The arrow had cut into the elephant's flesh.
سوپ سبزی بدون گوشت
meatless vegetable soup
pulp, meat
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گوشت سیب و بلوبری
apple and blueberry pulp
هلوی رسیده گوشت آبدار و شیرینی دارد.
ripe peaches have a juicy and sweet meat.
کلمهی «گوشت» در انگلیسی meat ترجمه میشود.
گوشت به بافتهای عضلانی و سایر بافتهای جانوری گفته میشود که بهعنوان منبع اصلی پروتئین و مواد مغذی در رژیم غذایی انسانها و بسیاری از حیوانات دیگر استفاده میشود.
گوشت بهطور کلی از دو نوع اصلی تقسیمبندی میشود: گوشت قرمز و گوشت سفید. گوشت قرمز معمولاً شامل گوشت گاو، گوسفند، و گاهی خوک است، در حالی که گوشت سفید شامل گوشت مرغ، بوقلمون و سایر پرندگان میشود. علاوه بر این، در برخی از فرهنگها، گوشت حیواناتی مانند ماهی، خرگوش و حتی حشرات نیز مصرف میشود.
گوشت نه تنها منبع غنی از پروتئین، بلکه حاوی ویتامینها، مواد معدنی و چربیهای ضروری برای بدن است. ویتامینهای گروه B، بهویژه ویتامین B12، که در گوشت بهطور طبیعی موجود است، برای سلامت سیستم عصبی و تولید انرژی حیاتی است. همچنین، گوشت منبع آهن است که برای خونسازی و جلوگیری از کمخونی ضروری است. گوشت قرمز بهویژه برای تأمین آهن غیرهم، که بهتر توسط بدن جذب میشود، معروف است.
در بسیاری از فرهنگها و در طول تاریخ، گوشت بخش عمدهای از رژیم غذایی بوده و در برخی از مراسم مذهبی یا جشنها بهعنوان یک ماده غذایی ویژه و گرانبها مصرف میشود. در ایران، بهویژه در جشنها و مهمانیها، گوشت اغلب بهعنوان یکی از مواد اصلی در غذاها حضور دارد. گوشت در غذاهای مختلف مانند کباب، قورمهسبزی، استیک، و بسیاری از انواع خوراکها و آشها به کار میرود و طعم خاصی به غذا میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گوشت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوشت