آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴

    یک روز در میان به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    قید
    فونتیک فارسی / yek rooz dar miyaan /

    every other day, tertian

    every other day

    tertian

    هر ۴۸ ساعت یک بار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    یک روز در میان او را می‌بینم.

    I see him every other day.

    پویا یک روز در میان موزاییک‌ها را زمین‌شوی می‌کشید.

    Pouya mopped the mosaics every other day.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج یک روز در میان

    یک روز در میان به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «یک روز در میان» در زبان انگلیسی به every other day یا every second day ترجمه می‌شود.

    عبارت «یک روز در میان» در زبان فارسی به الگویی زمانی اشاره دارد که در آن، یک فعالیت یا وضعیت خاص، نه به‌صورت روزانه، بلکه با فاصله‌ی یک روز انجام می‌شود. یعنی پس از انجام در یک روز، روز بعد انجام نمی‌گیرد و سپس دوباره در روز سوم ادامه می‌یابد. این نوع نظم زمانی، تعادلی میان تکرار و فاصله ایجاد می‌کند و در بسیاری از حوزه‌ها کاربردهای مشخص و مفیدی دارد.

    در سبک زندگی و برنامه‌ریزی شخصی، «یک روز در میان» معمولاً به‌عنوان روشی برای جلوگیری از خستگی یا افزایش بهره‌وری به‌کار می‌رود. برای مثال، بسیاری از افراد برای ورزش‌کردن از این الگو استفاده می‌کنند تا هم زمان کافی برای ریکاوری عضلات داشته باشند و هم استمرار را از دست ندهند. برنامه‌هایی مانند پیاده‌روی، تمرینات قدرتی یا مراقبه، وقتی به‌صورت یک روز در میان انجام شوند، به تعادل میان تلاش و استراحت کمک می‌کنند و پایدارتر از برنامه‌های روزانه‌ی سنگین‌اند.

    در حوزه‌ی پزشکی و درمان نیز، تجویز دارو یا ویزیت بیمار به‌صورت «یک روز در میان» به‌منظور کنترل دوز، کاهش عوارض جانبی یا تنظیم بهتر پاسخ بدن به دارو رایج است. این الگو به پزشک اجازه می‌دهد تا ضمن حفظ اثربخشی درمان، فشار وارد بر بدن را متعادل‌تر کند. همچنین در برخی روش‌های فیزیوتراپی یا مراقبت‌های پوستی نیز استفاده از این توالی زمانی به افزایش تأثیر و کاهش آسیب کمک می‌کند.

    در روابط انسانی یا تعامل‌های اجتماعی نیز، گاهی برنامه‌ریزی‌های «یک روز در میان» معنا و کاربرد پیدا می‌کنند. مثلاً والدینی که به‌صورت مشترک حضانت فرزند دارند، ممکن است توافق کنند که کودک را یک روز در میان نزد خود نگه دارند. این نوع ترتیب زمانی، در عین ایجاد نظم، نوعی توازن عاطفی و رفتاری نیز برقرار می‌سازد و اجازه می‌دهد که طرفین به‌شکل منصفانه در تعامل حضور داشته باشند.

    همچنین، در زبان فارسی، عبارت «یک روز در میان» گاهی به‌شکل استعاری هم استفاده می‌شود. مثلاً وقتی گفته می‌شود «یک روز در میان مریض است»، ممکن است اشاره‌ای اغراق‌آمیز یا طنزآمیز به وضعیت کسی باشد که مرتباً دچار بیماری یا کسالت می‌شود. این نوع کاربرد، ظرفیت بلاغی این اصطلاح را نشان می‌دهد و بیانگر آن است که فراتر از کاربرد رسمی، در گفتار روزمره نیز جا باز کرده است.

    «یک روز در میان» از آن دسته ترکیب‌هایی است که ضمن سادگی ظاهری، از انعطاف معنایی بالایی برخوردار است. این واژه ساختاری ریتم‌دار و قابل‌فهم برای مدیریت زمان ارائه می‌دهد و در طیف وسیعی از موقعیت‌های زندگی روزمره، به یکی از پرکاربردترین الگوهای زمانی تبدیل شده است.

    ارجاع به لغت یک روز در میان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «یک روز در میان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یک روز در میان

    لغات نزدیک یک روز در میان

    • - یک‌رو
    • - یک روز
    • - یک روز در میان
    • - یک روز صبح زود
    • - یک‌روزه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.