هر هفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I go to the gym three times a week.
هر هفته سه بار به باشگاه میروم.
We have a team meeting once a week.
هر هفته یک بار جلسهی تیمی داریم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «a week» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-week