با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Absent-mindedness

ˌæbsntˈmaɪndɪdnəs ˌæbsntˈmaɪndɪdnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    حواس‌پرتی، پرمشغلگی، کم‌توجهی
    • - His absent-mindedness brought him troubles.
    • - حواس‌پرتی‌اش برایش دردسر شد.
    • - Absent-mindedness is one his characteristics.
    • - حواس‌پرتی‌ یکی از ویژگی‌های اوست.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد absent-mindedness

  1. noun preoccupation
    Synonyms: absorption, abstraction, distraction, dreaminess, forgetfulness, heedlessness, inattention

ارجاع به لغت absent-mindedness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absent-mindedness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absent-mindedness

لغات نزدیک absent-mindedness

پیشنهاد بهبود معانی