شکل جمع:
administrative assistantsمخفف این لغت aa است.
دستیار اجرایی، دستیار اداری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The administrative assistant organized the office files meticulously.
دستیار اداری پروندههای دفتر را بهطور دقیق سازماندهی کرد.
The administrative assistant is responsible for scheduling meetings.
دستیار اجرایی مسئول برنامهریزی جلسات است.
Administrative assistants must have strong communication skills.
دستیارهای اداری باید مهارتهای ارتباطی قویای داشته باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «administrative assistant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/administrative-assistant