در معنای اول AA مخفف لغت Associate in Arts است.
در معنای دوم AA مخفف لغت Alcoholics Anonymous است.
در معنای سوم AA مخفف لغت the Automobile Association است.
در معنای چهارم AA مخفف لغت the Advertising Association است.
در معنای پنجم aa مخفف لغت administrative assistant است.
در معنای ششم aa مخفف لغت antiaircraft است.
در معنای هفتم aa مخفف لغت arachidonic acid است.
در معنای هشتم aa مخفف لغت author's alterations است.
کاردانی علوم انسانی، فوق دیپلم علوم انسانی
Completing the AA program took her two years.
تکمیل برنامهی کاردانی علوم انسانی دو سال طول کشید.
Getting an AA can improve your job prospects.
گرفتن مدرک فوق دیپلم علوم انسانی میتواند چشمانداز شغلی شما را بهبود بخشد.
الکلیهای گمنام (سازمانی غیرانتفاعی برای پشتیبانی و کمک افراد به ترک الکل)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The AA program involves a 12-step process.
برنامهی الکلیهای گمنام شامل فرایندی ۱۲ مرحلهای است.
She attends AA meetings regularly.
او بهطور مرتب در جلسات سازمان الکلیهای گمنام شرکت میکند.
(the AA) سازمان امداد اتومبیل بریتانیا
We called the AA when our car broke down.
هنگامیکه ماشینمان خراب شد با سازمان امداد اتومبیل تماس گرفتیم.
The AA's advice on winter driving is very helpful.
توصیههای سازمان امداد اتومبیل در مورد رانندگی در زمستان بسیار مفید هستند.
کسبوکار (the AA) انجمن تبلیغات بریتانیا، سازمان تبلیغات بریتانیا
We need to consult with the AA on this matter.
در این مورد باید با سازمان تبلیغات مشورت کنیم.
The AA actively monitors and addresses misleading advertising practices.
انجمن تبلیغات بریتانیا بهطور فعال بر شیوههای تبلیغاتی گمراهکننده نظارت و رسیدگی میکند.
(aa) دستیار اجرایی، دستیار اداری
Our new aa is very organized and detail-oriented.
دستیار اداری جدید ما بسیار منظم و جزئینگر است.
Contact the aa if you need assistance with paperwork.
اگر برای کارهای اداری به کمک نیاز دارید با دستیار اجرایی تماس بگیرید.
(aa) ضدهوایی، ضدهوابرد، ضد حملات هوایی
The ship was equipped with modern aa weaponry.
کشتی مجهز به سلاحهای ضدهوایی مدرن بود.
New radar systems improved the accuracy of aa defenses.
سیستمهای راداری جدید دقت ضدهوایی را بهبود بخشیدند.
زیستشناسی شیمی (aa) آراشیدونیک اسید، اسید آراشیدونیک (اسید چربی چندغیراشباع با ۲۰ کربن و ۴ پیوند دوگانه که معمولاً در غشای سلولی وجود دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
AA is a precursor to several important eicosanoids.
آراشیدونیک اسید پیشساز چندین ایکوزانوئید مهم است.
Aa is a polyunsaturated fatty acid found in animal tissues.
آراشیدونیک اسید یک اسید چرب غیراشباع چندگانه است که در بافتهای حیوانی یافت میشود.
(aa) اصلاحات نویسنده، تغییرات مؤلف، ویرایشهای نویسنده
We need to carefully review all aa before printing.
قبلاز چاپ، باید تمام اصلاحات نویسنده را بهدقت بررسی کنیم.
The contract specifies who is responsible for the cost of aa.
قرارداد مشخص میکند که چه کسی مسئول هزینهی ویرایشهای نویسنده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «AA» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aa