آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Adversarial

ˌædvərˈseriəl ˌædvɜːˈseəriəl ˌædvɜːˈseəriəl

معنی adversarial | جمله با adversarial

adjective formal

خصومت‌آمیز، آمیخته به دشمنی، ناسازگار، خصمانه، وابسته به مخالفت و دشمنی و خصومت

From the start, he had an adversarial attitude toward me.

از ابتدا نسبت به من نظر خصومت‌آمیزی داشت.

The adversarial process of negotiations between the two countries seemed to be reaching a stalemate.

روند خصمانه مذاکرات بین دو کشور به نظر می‌رسید به بن‌بست رسیده است.

adjective

حقوق ترافعی، اتهامی (در آن دو مدافع، نظریه یا دیدگاه حزب خود را در برابر یک فرد بی‌طرف ارائه می‌دهند.)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The courtroom atmosphere became increasingly adversarial during the cross-examination.

فضای دادگاه در طول بازجویی متقابل به‌طور فزاینده‌ای ترافعی شد.

The adversarial nature of the trial intensified as the defense presented its compelling arguments.

ماهیت اتهامی محاکمه با ارائه‌ی استدلال‌های قانع‌کننده توسط دفاعیات تشدید شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد adversarial

  1. adjective acting against or in opposition

ارجاع به لغت adversarial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adversarial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adversarial

لغات نزدیک adversarial

پیشنهاد بهبود معانی