با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Adversarial

ˌædvərˈseriəl ˌædvɜːˈseəriəl ˌædvɜːˈseəriəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به مخالفت یا دشمنی، خصمانه
    • - From the start, he had an adversarial attitude toward me.
    • - از ابتدا نسبت به من نظر خصومت‌آمیزی داشت.
  • adjective
    دشمن، حریف، رقیب، هماورد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد adversarial

  1. adjective Acting against or in opposition
    Synonyms: adverse, antagonistic, antipathetic, opposed, opposing, oppositional

ارجاع به لغت adversarial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adversarial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adversarial

لغات نزدیک adversarial

پیشنهاد بهبود معانی