با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Alderman

ˈɑːldərmən ˈɔːldəmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کدیور، عضو انجمن شهر، کدخدا، (انگلیس) نام قضات، نام مستخدمین شهرداری، عضو هیئت قانون‌گذاری یک شهر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد alderman

  1. noun
    Synonyms: councilman, council member, councilwoman, selectman, magistrate, ward officer, representative, district representative, borough elector, municipal legislator, member of the board of aldermen, assemblyman, city-father, councillor, induna, portreeve

ارجاع به لغت alderman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alderman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alderman

لغات نزدیک alderman

پیشنهاد بهبود معانی